لالایی

لا لا لا لا یی

لالایی

لا لا لا لا یی

مادر



لطافت دستانت را هیزم و طناب از بین برده است
توانت را نشا و خرمن گرفته است

یک دم در این دنیا راحت نیاسودی
تلاش در صحرا عمر تو را گرفته است

ای مادر! من به فدای تن خسته ات
ای مادر! من به فدای بوی پیراهنت

گهواره ام را تاب می دادی 
شبها بخاطر من نمی خوابیدی 

تا صبح برایم لالایی خواندی
برایم آرزوهای بسیار داشتی 

روی دوش تو هیزم است  
دستانت پر از پینه است 

تمام تنت خسته است
چشمانت پر از اشک است 

خورشید با تمام عظمتش به اندازه ی یک گوشه از دل تو نمی شود 
من به فدای تو
بهار با تمام رنگارنگی اش بنفشه های دست تو نمی شود
من به فدای تو

ببینید:

قصه بخوای میگم برات

قصه بخوای میگم برات
بخواب پیش عروسک هات
چشم های نازتو ببند
به روی این دنیا بخند
خودم کنارت میمونم
تاصبح لالایی می خونم
تا خوابهای خوب ببینی
ماه با دستات بچینی
پسر ناز کوچولوم
دیگه نترسی از لولو
مامان کنارت میمونه
تا صبح لالایی می خونه
لالا لالاااایی لالایی
لالا لالااایی لالایی
لالا لالااایی لالایی
اما بزرگتر که شدی
مثل کبوتر که شدی
یه روز باهم پر می کشیم
به آسمون سر میزنیم
می پرسیم از فرشته ها
از همه ی ستاره ها
کجا خونه داره خدا
کجا خونه داره خدااااااااااا
لالا لالاااایی لالایی
لالا لالااایی لالایی
لالا لالااایی لالایی
خدا توی دل های ماست
تو قلب های مهربونه  


تو دل های با ایمونه
از همه کس نزدیکتره
هر کسی که با ایمونه
خدا اونو دوست میداره
لالا لالاااایی لالایی
لالا لالااایی لالایی

الهی که بزرگ بشی
جوون رعنایی بشی
امام زمانو ببینی
تا یارو یاورش بشی
رفیق و همدمش بشی
لالا لالاااایی لالایی
لالا لالااایی لالایی
عباس واسه مهدی باشی
سردار لشکرش بشی
غم از دلش دور بکنی
شادی را مهمونش کنی
تو رکابش شهید بشی
لالا لالاااایی لالایی
لالا لالااایی لالایی
لالا لالااایی لاااااالایییییییییییییییی