لالایی

لا لا لا لا یی

لالایی

لا لا لا لا یی

 نگارینا دل و جانوم تو داری       همه پیدا و پنهانوم تو داری  

نمیدونوم که این درد از که گیروم  همیدونوم که درمانوم ته داری

دعا

تو زندگی آدما،خیلی چیزها است و خیلی چیزها نیست

.معمولاَ هر کسی به یه طریقی برای چیزهایی که نیست دعا می کنه که باشه.بعضی ها بر این باورند که ستاره دنباله دار می تونه آرزو رو برآورده کنه،بعضی ها معتقدند بچه های معصوم دعاشون زود اجابت میشه،و خلاصه هر کس به یه نحوی دعای خودشو به گوش خدا می رسونه.اما بهتر نیست که ما مستقیما به خود خدا بگیم؟ پیش خدا دعا کردن یه مزه دیگه داره.با خود خدا،حرف زدن و درد و دل کردن یه چیز دیگه است. خدا همه جا هست و همه حرفا رو می شنوه،ولی ای کاش ما بتونیم یه جایگاه مشخصی رو براش قرار بدیم.یه جای خلوت و دور از مزاحم،یه جایی که هیچ کس به اون جا سرک نکشه،مثل دل.دل کوچیک ما آدما،یه جای دور از دسترس بقیه است.دلتون رو یه معبد کنید.این معبد باید یه معبد خصوصی باشه.روی سر درش هم بنویسد:ورود افراو متفرقه ممنوع.این ملک خصوصی است.بله
ملک خصوصی خداست.کسی حق نداره واردش بشه.اون جا می تونید یه زندگی فراهم کنید.با تمام
وسایلش.اما به نظرتون قلب آدما برای داشتن خدا کافیه؟
دزدی کار بدیه ولی خدا رو باید غافلگیر کرو ودزدیدوخدا همین جوری در قلب شما ساکن نمی شه
شاید باهاتون تا اون سر دنیا هم بیاد و ترکتون نکنه.ولی باید دل و زد به دریا و به دزدی دل خدا رفت.اونو باید با دستای خودتون لمس کنید باید بگیریدش و بیارید به دلتون.باید بدونید که دزدی خدا فرق می کنه با دزدی های دیگه.میدونید چه جوری؟این دزذی احتیاج به قلاب گرفتن و بالا رفتن از دیوار و گازانبر و شاه کلید نداره.دزدی خدا خیلی حساس تر ولی راحت تره.کافیه روح خودتون رو صیقل بدید و پاکش کنید.باید سبک پرواز کنید.بعد که صفا داده شدید با عشق و باز هم با عشق یک جهش زیبا،و بعد هم رو به بی نهایت.وقتی به بی نهایت رسیدید،به خدا بگید که قصد دزدیدن دلش رو دارید.بگین صادقانه ازش می خواهید که مال خودتون بشه.بگید خدایا،دستهام،پاهام،تمام جسم و جونم رو گذاشتم واومدم برای دزدی خودتو.اون وقت خدا می گه"درسته با روح پاکت اومدی ولی اگه منو دزدی به کجا می بری؟خونه من اون پایین، پیش تو کجاست؟آیا باید باز هم پشت تو حرکت کنم و تو منو نبینی؟گناه کنی و منو نادیده بگیری؟یاروبروی
تو باشم وتو باز خواستم کنی و منو سپر بلای خودت کنی.بلایی که همیشه خودت به وجود میاری نه من.کارت رو بکنی،خودت رو لکه دار بکنی وبعد بگی خدایا چرا این جوری شد؟
چرا این جوری خواستی؟حالا که به این درجه نابودی و بیچارگی رسیدم.خودت باید درستش کنی؟
آیا اون پایین،باید باید کنارت باشم؟کنارت باشم و منو مجرو و شریک گناه خودت بدونی؟بگی اگه گناه کردم،تو هم شریک من بودی و زمینه رو برام فراهم کردی؟
بعد تو میگی نه من برای تو یه جای خوب و موندنی رو برای تو فراهم دیدم.تو باید تو قلب من باشی و بمونی.قلب من اون پایین بی صبرانه،چشم انتظار توست"تمام لوازم و اسباب زندگی ابدی
تو رو هم تهیه کردم.عشق و عشق و عشق،صداقت،معرفت،ایثار و جوانمردی. اون وقته که خدا اجازه ربودن رو بهت میده.ولی تا به قلب شما برسه هزار بار شما رو به زمین میاندازه تا بفهمه آیا شما رفیق و بنده وفادارش
هستین یا نه،همه حرفاتون دروغ بوده؟اما روح شما پاک رفته و قصد داره پاک برگرده.هر بار که زمین خوردید، بازهم بلند می شید و به راهتون ادامه می دید.خدا هم به شما کمک میکنه،چون لذت می بره از دزد وفادار خودش.حالا ستاره دنباله دار بهتره یا عشق؟ 


لالایی لالا

لا لا لا لا
نخواب سودی نداره
همون بهتر که بشماری ستاره
همون بهتر که چشمات وا بمونه
که ماه غصه اش نشه تنها بیداره

لا لا لا لا
نخواب باز هم سفر رفت
نمیدونم به کارون یا خزر رفت
فقط دردم اینه مثل همیشه بدون اطلاع و بی خبر رفت

لا لا لا لا
نخواب میدونه جنگه
دست هر کی میبینی یه تفنگه
یه عمره دور چشماش گشتم اما نفهمیدم که اون چشما چه رنگه

لا لا لا لا
نخواب زندونه دنیا ، سر ناسازگاری داره با ما
بشین باز هم دعا کن واسه اون که ما رو اینجا گذاشت ، تنهای تنها

لا لا لا لا
نخواب اون راه دوره خدا میدونه که حالش چه جوره
توی خلوت میگم اینجا کسی نیست
خداییش که دلم خیلی صبوره

لا لا لا لا
نخواب تیره است چراغم مثل آتشقشان میمونه داغم
به جون گلدونا کم غصه ای نیست
هزار شب شد هزار شب شد نیومد باز سراغم

لا لا لا لا
نخواب خواب که دوا نیست
دل دیوونه داشتن که خطا نیست
میگن دست از سرش بردار نمیشه
آخه عاشق شدن که دست ما نیست

لا لا لا لا
نخواب تنها میمونم ، کمک کن  قدر چشماتو بدونم
چرا چشمات پر خشم عزیزم مگه من مثل اون نامهربونم

لا لا لا لا
نخواب ماه رو نگاه کن
من اسفند رو میارم ، تو دعا کن
بگو برگرده پیش ما بمونه کتاب حافظ رو بردار و وا کن

لا لا لا لا
نخواب سرما تو راهه همیشه عمر خوشبختی کوتاهه
میگن با یه فرشته اونو دیدن ، دروغه ... جون دریا اشتباهه

لا لا لا لا
نخواب تلخ جدایی ، کمر خم میشه زیر بی وفایی
تو بیدار باش همه تو خواب نازن برای کی بخونم پس لالایی

لا لا لا لا
نخواب تنهایی زرده اگه طولانی شه مثل یه درده
اگه چشم انتظار باشی که هیچی
 دروغ میگی به دل که بر میگرده

لا لا لا لا
نخواب اشکت زلاله مثل بارون پای نخل وصاله
من و تو هم شب و هم قلب و کشتیم ولی اون چی ؟ چقدر اون بی خیاله

لا لا لا لا
نخواب دنیا خسیسه ، واسه کم آدمی خوب مینویسه
یکی لبهاش تو خوابم غرق خنده است ، یکی پلکاش تو خوابم خیسه خیسه

لا لا لا لا
نخواب عاشق یه سیبه ، همیشه سرخ و تب دار و غریبه
تا اون بالاست رسیده است اما تنهاست ، پایین هم که بیوفته بی نصیبه

لا لا لا لا
نخواب اینجا سیاهی پر اما تو تنگه قصه ماهی
اونی که ما ها رو بیدار نگه داشت الهی خواب باشه حالا الهی

لا لا لا لا
نخواب تا اون بخوابه ، بشین انقدر تا که خورشید بتابه
زمونی که یقین کردم بیدار شد بخواب با یاد عکسی که تو  قابه

لا لا لا لا
بخواب بیدار حالا دیگه باید بخوابی پس تو لالالا بخواب
دیگه تو میتونی بخوابی
ببین خورشید اومد بالای بالا

لا لا لا لا
این هم بود سرنوشتم
این از امروزم و این از گذشتم
نمیخوابم تا تو برگردی یک روز
منم خواب رو واسه اون روز گذاشتم
نمیخوابم تا تو برگردی یک روز
منم خواب رو واسه اون روز گذاشتم